حوادث پر خسارت


1- حادثه چرنوبیل


میزان خسارت: ۲۰۰ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶انفجار در نیروگاه اتمی چرنوبیل باعث آلودگی بیش از ۵۰ درصد سطح کشور اکراین شد. 7/1 میلیون نفر در این حادثه دچار آسیب شدند و هنوز آثار آن مثل بیماری سرطان باقی مانده است. هزینه پاک‌سازی و تعمیر و جبران خسارت این حادثه نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. فقط ایجاد یک حفاظ فلزی دور این نیروگاه، نزدیک ۲میلیارد دلار خرج برداشته است.

2- حادثه شاتل فضایی کلمبیا

میزان خسارت: ۱۳ میلیارد دلار

در تاریخ ۱ فوریه ۲۰۰۳، شاتل فضایی کلمبیا در هنگام بازگشت به زمین منفجر شد. علت حادثه سوراخی بود که ۱۶ روز قبل و در هنگام پرواز کلمبیا به سمت فضا در یکی از بال‌های شاتل ایجاد شده بود. هزینه‌ای نزدیک به ۱۳ میلیارد دلار برای فرستادن این فضاپیما و مطالعات و تحقیقات انجام شده برای این پرواز صورت گرفته بود ( به غیر از هزینه خود فضاپیما). این حادثه پر خرج‌ترین حادثه سفر تحقیقاتی جهان نام گرفته است.

۳- نشت نفت از نفتکش Prestige

میزان خسارت: ۱۲ میلیارد دلار

در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۰۲، نفت‌کش پرستیژ حامل ۷۷۰۰۰ تن نفت سنگین در نزدیک سواحل اسپانیا دچار حادثه شد. کاپیتان از نیروهای ساحلی اسپانیا درخواست کمک کرد. ولی آن‌ها نفت‌کش را مجبور کردند از سواحل اسپانیا دور شود. بعد از آن بود که کشتی در طوفان گرفتار شد و سوخت آن در دریا پراکنده شد. هزینه پاک‌سازی نفت رهاشده نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده شد.

۴- حادثه شاتل Challenger

میزان خسارت: هزینه ۵/۵ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۸۶، شاتل فضایی چلنجر، ۳۷ ثانیه بعد از پرواز منفجر شد. اشکال در یکی از مخازن سوخت و نشت سوخت مایع حامل شاتل عامل انفجار بود. هزینه ساخت شاتل بیش از ۴/۵ میلیارد دلار و نزدیک ۱ میلیارد دلار نیز هزینه تجهیزات آسیب دیده در اثر این انفجار بوده است.

۵- انفجار گاز در خطوط لوله شرکت Alpha Oil

میزان خسارت: ۳/۴ میلیارد دلار

در تاریخ ۶ جولای ۱۹۸۸ انفجار در لوله انتقال سوخت یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های نفتی جهان رخ داد و ۱۶۷ کشته در پی داشت.

6- نشت نفت از نفت کش شرکت Exxon

میزان خسارت: ۲/۵ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۴ مارس ۱۹۸۹ نشت نفت از یکی از نفت‌کش‌های شرکت Exxon رخ داد که هزینه پاک‌سازی نفت رها شده نزدیک به ۲/۵ میلیارد دلار برآورد شد.

7- سقوط جنگنده B-2

میزان خسارت: ۱/۴ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۰۸، یکی از ۲۱ بمب‌افکن‌های B-2 ساخت آمریکا لحظاتی بعد از پرواز سقوط کرد. علت حادثه نفوذ رطوبت به سیستم رایانه‌ای کنترل پرواز بود. این حادثه پرخرج‌ترین حادثه هوایی جهان نیز است. هر دو خلبان هواپیما با خروج اضطراری نجات یافتند. هر کدام از این جنگنده‌ها نزدیک به ۱/۴ میلیارد دلار ارزش دارند.

8- حادثه تصادف قطار در کالیفرنیا

میزان خسارت: ۵۰۰ میلیون دلار

در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸، در اثر برخورد قطار در کالیفرنیا ۲۵ نفر کشته شدند. پرداخت غرامت به بازماندگان این حادثه ۵۰۰ میلیون دلار برای شرکت راه‌آهن خرج تراشید.

9- سقوط تانکر حامل سوخت از پل Wiehltal در آلمان

‌میزان خسارت: هزینه ۳۵۸ میلیون دلار

در تاریخ ۲۶ آگوست ۲۰۰۴، تانکری حامل ۳۲۰۰۰ لیتر سوخت، از روی پلی در آلمان سقوط کرد و منفجر شد. هزینه اولیه تعمیر پل حدود ۴۰ میلیون دلار و هزینه ساخت پل جدید ۳۱۸ میلیون دلار خرج داشت.

10- غرق شدن تایتانیک

‌میزان خسارت: ۱۵۰ میلیون دلار

در تاریخ ۱۵ آوریل 1912 کشتی تایتانیک غرق شد و بیش از ۱۵۰۰ مسافر آن کشته شدند. هزینه ساخت این کشتی در آن زمان ۷ میلیون دلار بود که به زمان حال حدود ۱۵۰ میلیون دلار می‌شود.


جامعه و اقتصاد عصر ساسانی




    کتاب «جامعه و اقتصاد عصر ساسانی» شامل 12 مقاله تخصصی در زمینه مسایل اجتماعی و اقتصادی دوره ساسانی به فارسی است که در نظر دارد جدیدترین تحقیقات انجام شده را در این زمینه به آگاهی علاقه مندان برساند.
    
    در اولین مقاله به نام «نظام طبقاتی در عصر ساسانی» منصور شکی، استاد فقید دانشگاه پراگ و عضو موسسه شرق شناسی پراگ با بررسی کتیبه های سلطنتی مربوط به سده سوم میلادی، ادبیات پهلوی، ادبیات سریانی، ارمنی، عربی و فارسی به بررسی آرایش اجتماعی در عصر ساسانی پرداخته شده است.در این بخش حکومت ساسانیان و نظام اجتماعی آن ها که دارای ساختاری طبقاتی بود بررسی شده است. خاندان ساسانی به واسطه برتری طبقاتی و امتیاز اجتماعی از همان زمان تولد حق و حقوق طبقات زمین دار را داشتند و بیش تر تلاش آن ها برای حفاظت از این امتیازات ویژه ارثی صرف می شد.شرح نشانه های طبقات و عناوین مقام ها، لباس ها، عادات و رفتارهای آن ها در این بخش آمده است.
    
    منصور شکی در مقاله دوم به بحث «دادور» و «دادوری» در دربار ساسانی می پردازد. قاضی نه تنها باید بر قوانین شهری (دنیوی) احاطه می داشت بلکه به همان اندازه در قوانین مذهبی نیز آزموده می بود. یک قاضی برای داوری کردن در هر قضیه ای باید هر یک از این دو قانون را با اصل قانونی که درباره مجموعه قوانین شهری وجود داشت و توسط برجسته ترین اولیای امور قانونی تدریس می شد همچنین با احکام و دستورات اوستا و زند، مطابقت می داد.
    
    قوانین متداول دربار ساسانی و شرحی از جلسات دادگاه و جزییات قدرت اجرایی و وظایف قضاوت در قانون در این فصل آمده است.در مقاله سوم «مفهوم شهروند در دوره ساسانی» مورد مطالعه منصور شکی قرار گرفته است که از محدودیت این مفهوم در طبقه اجتماعی جنسیت، مذهب و وابستگی نژادی حکایت دارد.
    
    نظام طبقاتی ساسانی با ویژگی انحصاری، مانعی غیرقابل عبور میان طبقات ممتاز از یک سو و رعایا، پیشه وران، بازرگانان، پزشکان و دیگر گروه های مشابه در سوی دیگر ایجاد کرده بود.
    
    اوضاع اجتماعی این مردمان در مقررات بسیاری که برایشان وضع شده آشکار است.
    
    بررسی دقیق قوانین به جای مانده عصر ساسانی از اقلیتی مرفه و اکثریتی تحت فشار می گوید که مجبور به پرداخت مالیات و رعایت احترام طبقات ممتاز بودند.
    
    فهرستی خواندنی از صنایع و پیشه های عصر ساسانی مقاله چهارم این کتاب به قلم مرحوم احمد تفضلی است.
    
    مناصبی از دوره ساسانی به قلم ماری لویئز شمن در مقاله پنجم مانند: اندرز بد (مشاور اصلی)، آمارگر (تحصیلدار مالیاتی) و ارگبد (فرمانده قلعه) مورد بررسی قرار گرفته اند.
    
    تمرکزگرایی دولت ساسانی و از بین رفتن استقلال شهرهای کاروانی سوریه و بین النهرین باعث رونق بازرگانی در عهد ساسانی شد.
    
    با وجود تهاجم بدویان آسیای مرکزی و ایران شرقی در اواخر سده چهارم میلادی توسعه دیوان سالاری پایدار در هر دو امپراتوری بیزانس و ساسانی و رشد اهمیت تجارت بین آن ها و بازرگانی با شرق دور به پیشرفت تجارت در عصر ساسانی یاری رساند.
    
    بررسی بازرگانی ساسانیان به پژوهش ریچارد نلسون فردی از دانشگاه هاروارد مقاله ششم این کتاب است.
    
    در مقاله هفتم سکه های عرب- ساسانی که به دلیل پیوستگی زندگی اقتصادی و اداری اواخر دوره ساسانی با نخستین سال های حکومت مسلمانان در ایران ضرب می شده است موضوع تحقیق «مایکل بیتس» استاد سکه شناسی موزه سکه ایران است که داستان سکه هایی ایرانی را در بخش های نخستین دهه حکومت اعراب، انتقال سبک سکه ها نقره ساسانی به سوریه، رواج سکه های بیگانه ای از نواحی سیستان و کابل در سده هشتم، سکه هایی از حاکمان عباسی طبرستان و سکه های بخارا در دوره عباسی را حکایت می کند.
    
    «تاثیر اقتصاد اواخر دوره ساسانی و شبه جزیره عربستان» عنوان مقاله هشتم از «مایکل مورونی» از دانشگاه کالیفرنیاست.
    
    آگاهی به دست آمده از متون ادبی پراکنده و داده های باستان شناسی به ارتباط ساسانیان با توسعه امر بهره برداری از معادن عربستان، توسعه کشاورزی در عمان و صنعت چرم و پارچه یمن در اواخر سده ششم میلادی اشاره دارند.
    
    اما هدف های استراتژیک و اقتصادی ساسانیان در تصرف یمن چه بود؟ این بحث خواندنی را می توانیم در مقاله هشتم این کتاب پیگیری کنیم.تورج دریایی از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، فولرتن در مقاله «تجارت خلیج فارس در اواخر دوره باستان» نقش خلیج فارس ایران را در بازرگانی ایران زمین بررسی می کند و از بنادر پررونق پارسیان و رقابت آن ها با رومی ها در کنترل راه های دریایی حکایت می کند. در دهمین مقاله این کتاب «ریکاگیزلن» از مرکز ملی تحقیقات علمی پاریس به مطالعه اقتصاد عصر ساسانی و عناصر طبیعی و مداخلات انسانی در شکل گیری اقتصاد ساسانیان پرداخته است.
    «مهرها و مهر و موم ها» نوشته «ریچارد نلسون فرای» از دانشگاه هاروارد بررسی مهرهای به جای مانده ایران باستان و «میزان سکه نقره و سطح درآمد در ایران اواخر عصر ساسانی» از «آ.کواسنیکف» از موسسه شرق شناسی سن پترزبورگ آخرین مقاله های این کتاب هستند.در پایان «جامعه و اقتصاد عصر ساسانی» هم تصاویری دیدنی از مهرها و سکه های ساسانی آمده است که سفری دیداری به اقتصاد ایران باستان است.

                                                                  

                               

                                            

                              

ایران در هزاره اول ق.م.

بررسی جامع تاریخ و فرهنگ و جغرافیای ایران را در دوران ماد می توان به اعتباری مشکل ترین و پیچیده ترین بخش از دورانهای تاریخی این سرزمین به شمار آورد. وجود نظریه پردازیهای پژوهشگران مختلف که هر یک در زمینه أی خاص ، چون زبان شناسی ، نژادشناسی ، دین شناسی و… صاحب نظر بوده و از دیدگاه خود با موضوع برخورد کرده اند از یک سو ، و نیز نظرات پژوهشگرانی که کار خود را متوجه بخشهای خاصی از مجموعه جامعه ایران هزاره اول ق.م. ، مانند ایلامیان ، ماناییها ، اورارتوها و یا تمدنها و دولتهای همجوار چون آشور و بابل ساخته اند ، از سوی دیگر عامل موثر در ایجاد پیچیدگی و دشواری مسیر پژوهش گردیده است . این پیچیدگی بدان جهت است که عمده این پژوهشگران کوشیده اند تا هر چه بیشتر بر موضوع مورد نظر خود تاکید کنند و با مرزبندیهای بسیار مستحکم ، به هر بخش به عنوان واحدی مستقل در تمامی ابعاد بنگرند . عجیب آنکه با ورود به دوران هخامنشی ، این نحوه برخورد به میزان غیر قابل تصوری دگرگون گردیده و با نگاهی جامع و فراگیر به آن برخورد شده است .
اما ، با توجه به اینکه دانش باستان شناسی در این مورد بیشتر و بهتر از علومدیگر می تواند اظهار نظر کند ، در کل بررسیهای این دوران باستان شناسی نقش عمده و اساسی بر عهده ندارد.

منابع نوشته کهن مربوط به دوران ماد ، به زبانهای گوناگون مانند بابلی ، آشوری ، ایلامی ، اورارتویی ، پارسی باستان ، اوستایی ، ارمنی قدیم ، عبری قدیم ، یونانی ، لاتینی ، آرامی و … می باشند که به دلیل تنوع آنها ، و مشکلات فراوان در خواندن کامل برخی از این زبانها و انجام نگرفتن یک بررسی تطبیقی بر روی آنها نمی توان بهره لازم را از این منابع گرفت . از سوی دیگر ، در نوشته های آشوری با توجه به همجواری آن سرزمین با ایران در دوران ماد و تعداد فراوان کتیبه های به جای مانده در آن زبان که به اعتباری باید بیشترین اطلاعات را درباره این دوران در برداشته باشند ، از سال سی ام قرن هفتم پیش از میلاد به بعد هیچ چیز درباره ماده ها وجود ندارد .
در میان نوشته های مختلف ، بیش ازهمه رساله مختصر هرودوت است که با وجود همه ایرادهای وارد بر آن، آگاهیهای قابل ملاحظه ای درباره مادها به دست می دهد، به ویژه درباره دوران مهم شکل گیری و گسترش آن دولت یعنی زمانی که منابع آشوری آن را مسکوت گذارده اند .
در قرنهای آغازین هزاره اول پیش از میلاد تا زمان استقرار دولت قدرتمند ماد در دهه آخر قرن هفتم ق.م. در بخش وسیعی از شمال ، غرب ، جنوب غربی و قسمتی از جنوب فلات ایران ، با نام قومها و دولتهایی چون مانایی ها ، سکاها ، کاسپی ها ، اورارتوها ، کاسی ، ایلامیها ، سومریها ، پارسها و … برمیخوریم که در جریان درگیریهای منطقه غرب فلات ایران بین خود و یا با آشوریها – به عنوان حکومتهای منطقه ای و قومها و طایفه های قدرتمند – حضوری فعال داشته اند . در همان هزاره اول ق.م. برخی از این قومها را با نامهای دیگری که از پیشینه ای بسیار کهن در منطقه برخوردار بودند ، می خواندند ، چنانکه " اورارتوییان" و مردم ماننا ، ماد را " گوتی " می نامیدند .
گوتی ها در کنار لولوبی ها ، میتانیها ، ایلامیها ، کاسی ها و کاسپی ها از جمله ساکنان کهن فلات به شمار می رفته اند که با نام و آثار آنان از هزاره سوم پیش از میلاد ، در منطقه آشنا هستیم .
 برای شناخت جامع فرهنگ و تمدن دوران ماد که تاثیری بنیادین بر دورانهای بعد و به ویژه عهد هخامنشیان گذارده است ، آگاهی بر وضع این اقوام و دولتهای منطقه ای گریز ناپذیر می باشد . به ویژه آنکه گروهی از تاریخ نویسان بر حسب گرایشهای خاص خود درباره اصل و منشاء هر یک از این قومها و منطقه حکمروایی، زبان و تمدن و رویدادهای مربوط به آنان ، به گونه ای مطلب را عنوان کرده اند که خواننده بدون توجه به موقعیت جغرافیایی آنان و وسعت حوزه اقتدارشان چنان می پندارد که هر یک به صورت جزیره ای جدا از دیگران و با اصل و منشئی متفاوت ، صاحب فرهنگ و تمدنی از ریشه ویژه و مستقل بودنده اند. ولیکن در اصل، عمده آنان اقوامی بوده اند که در منطقه هایی نه چندان وسیع – در مجاورت هم – هر یک در زیر چتر قدرتهای سیاسی قومی و قبیله ای خود – توانسته بودند حکومتهای محلی کوچک یا متوسطی را تشکیل دهند .
شکی نیست که قدرتهای چون ایلامی ها، کاسی ها و میتانی ها در طی دورانی طولانی از توانمندیهای فراوان سیاسی و تمدنی شکوفا برخوردار بوده اند . چنانکه اورارتوها از حدود 900 ق.م. نزدیک به سه سده توفیق یافتند که به مرحله ایجاد یک دولت مطرح با آثاری ارزشمند در منطقه برسند و با نیرویی چون آشور، درگیر شوند .
 حال، با این مقدمه جا دارد تا مرور کوتاهی بر چگونگی حضور و زندگی و پیوندهای برخی از این اقوام نامدار منطقه داشته باشیم . اقوامی که از آخر سده هفتم ق.م. به بعد ، از وحدت و اجتماع آنان گسترده ترین و مقتدرترین دولت زمان به نام دولت ماد پدیدار گشت . دولتی که مهرف فرهنگ و تمدنی شکوفا ، با برخورداری از یکدستیها ، هماهنگیها و پیوندهای چشمگیر است .

لولوبی

لولوبی ها در بخش وسیعی از بالای رود دیاله تا دریاچه اورمیه اسقرار داشتند ، که در کتیبه های آشوری از ناحیه حکمرانی آنان ، با نام "زاموا" یاد شده است . آنان از هزاره دوم ق.م. از این قوم کهن ترین نقش بر جسته ایران در سر پل زهاب پدیدآمده است که به نام نقش " آنوبانی نی" معروف است .
از مهمترین ویژگیهای این نقش ، تصویر اولین نفر از شش شخصیت کنده شده در زیر تصویر است که لباس و کلاه آن به طور کامل همان است که در نقش برجسته های تخت جمشید ، شخصیتها و افسران مادی در بردارند . به عبارت دیگر، در طول نزدیک به دو هزار سال ، فرهنگ بخش وسیعی از فلات در زمینه هنر پوشاک ، تداوم داشته است .

گوتی ها

گوتی نام مردانی بوده است که در همان هزاره سوم و دوم پیش از میلاد در شرق و شمال غربی منطقه سکونت لولوبی ها ( در منطقه آذربایجان و کردستان ) می زیسته اند . از این مردم ، نقش برجسته معروف " هورین شیخان " در بالای رودخانه دیاله شناخته شده است که ترکیب و موضوع صحنه ، شباهت بسیار به نقش کنده " آنوبانی نی " داشته و حدود زمانی آنها نیز ، به هم نزدیک دانسته شده است . از دیگر آثار مربوط به گوتی ها ، سر مجسمه مفرغی به دست آمده در همدان است که آن را به یکی از شاهان گوتی در حدود سده های پایانی هزاره دوم ق.م. نسبت داده اند . از نظر انسان شناسی ، ریخت چهره این مجسمه و تصویر کماندار هورین شیخان را " کسون " با تیپ کردان منطقه زاگرس و " ا.ت.آمی " انسان شناس فرانسوی با آذربایجانیان و " ژرژکنتنو" با کاسی ها یکسان دیده اند .

میتانی ها

این قوم در هزاره دوم ق.م. در قسمت غرب فلات ، از موقعیت برجسته ای برخوردار بوده و در حدود 1500ق.م. دولتی قدرتمند که از دریای مدیترانه تا کوههای غربی آذربایجان و زاگرس امتداد داشته است، تشکیل می دادند . سپس ، آنان شمال بین النهرین را نیز به سرزمین خود پیوند دادند .
نخست ، پایتخت آنان شهر واشوگانی (
Vashuganni ) در محل راس عین ( در خابور امروزی ) بود . سپس به آرپخا ( Arrapkha ) در کرکوک انتقال یافت . میتانی ها را آریایی دانسته اند .
یک دسته از اقوام هند و اروپایی که ظاهرا" بیشتر آنان از افراد جنگجو بودند ، از قفقاز عبور کردند و تا انحنای بزرگ شط فرات پیش راندند . این عده با هوریان ( بومیان آن ناحیه که قومی از اصل آزیانی بودند ) ممزوج شدند و پادشاهی میتانی را تشکیل دادند . این دسته ، محل سکونت خود را تا بین النهرین شمالی توسعه دادند و آشور را محدود کردند و مساکن قوم گوتی را نیز ( که در دوره های شمالی زاگرس واقع بود ) به قلمرو خویش افزودند. همچنین ، مصر را متحد گردانیدند و مقتدرترین فراعنه ، با دختران پادشاهی میتانی ازدواج کردند. میتانی ها نه فقط از نظر قدرت سیاسی و نظامی ، بلکه از نظر سامان دهی اوضاع اجتماعی و تدوین قوانین نیز، از موقعیت چشمگیری برخوردار بودند . متنهای حقوقی به دست آمده از " نوزی " یا " یورگان تپه " (
Urgantepe  ) در جنوب غربی کرکوک درباره قوانین مربوطه به زناشویی ، بچه دار بودن یا نبودن ، هبه و واگذاری اموال ، ارث و قوانین کیفری و مجازاتها و مذهب آنان ، اطلاعات جالبی در اختیار می گذارد.

کاسی ها

از حدود هزاره سوم ق.م. به بعد ، این مردم به اعتباری ، نخست در زمینهای جنوب غربی دریای کاسپین ( خزر ) و بعد در دامنه های سلسله زاگرس ، ساکن بودنده اند. مردم ناحیه لرستان کنونی را بازماندگان کاسی ها می دانند. در نوشته های عاشوری ، از آنان با نام  کاسی یاد شده است. نام هگمتانه یا همدان را آشوریها پیش از دوران مادها " کار- کاسی" به معنی شهرکاسیان می نامیدند . همچنین ، نام شهرهای قزوین و کاشان و دریای کاسپین را بر گرفته از نام این قوم می دانند.

وسعت منطقه حضور کاسی ها در بخشهای غربی فلات ، تا همدان امتداد داشته است . کاسیان در برخی از نواحی "ماد آینده" سکونت گزیده و به احتمال قوی ، نواحی مزبور به وجهی استوار جزو قلمرو دولت کاسی شده است . زیرا ، آثار نقاط مسکونی کاسیان در نواحی دور دست ماد نیز تا هزاره اول پیش از میلاد محفوظ مانده و عنصر نژادی کاسی در حدود جنوب غربی ماد به طور قابل ملاحظه ای انتشار یافته است .
درباره نژاد کاسی ها و پیوندشان با آریاییها، نظرات مختلفی وجود دارد . برخی ، آنان را " آریایی" و برخی دیگر " آزیانی" گفته اند . توده جمعیت ( کاسی ) که در اصل آسیایی بودند، در آغاز هزاره دوم ق.م. به توسط هند و اروپاییان که حکومتی اشرافی و نظامی با جمعیت اندک تشکیل داده مجاز شدند که خود را در میان طبقه حاکم جای دهند .
همچنین ، از نام بعضی خدایان کاسی پیداست که ارتباط خاصی میان آنان و نژاد هند و اروپایی وجود داشته است .

اورارتوها

در سده های آخرین هزاره ق.م. نیز با نام پرآوازه حکومتها و اقوامی در غرب فلات و منطقه ای که بعد مرکز عمده دولت بزرگ ماد را تشکیل دادند، برخورد می کنیم که همه در جریان یک رویداد مهم تاریخی دنیای کهن ، از دهه آخر قرن هفتم پیش از میلاد به بعد ، با نام دولت و تمدن ماد به زندگی خود ادامه داده اند. عمده آنان عبارت بودند از : اورارتوها ، مانایی ها ، سکاها و سیمری ها . از این چهار گروه ، اورارتوها از نظر تشکل سیاسی و سازماندهی به صورت یک دولت و به جای گذاردن آثار تمدنی ، به ویژه معماری ، از دیگران شرایط ممتازتری داشته اند . این دولت در حدود سده نهم ق.م. از اتحاد تعدادی از طایفه ها در پیرامون دریاچه وان با مرکزی به نام " توشیا " سامان گرفت . در زمانهای بعد ، از یک سو تا دریاچه وان و از سوی جنوب تا حوضه های رودخانه های دجله و بخش بالای فرات و گه گاه بخش هایی از آذربایجان کنونی را در برداشت .
زبان اورارتویی را از گروه زبانهای " آسیانی " دانسته اند که با زبان " هوریها " همگروه بوده است . مهمترین ایزد آنان " خالدی " نام داشت . اورارتوها در کار معماری ، فلزکاری و ایجاد کانالهای آبیاری توانمندیهای بسیار داشتند . ساکنان سرزمین اورارتو در شکل بخشیدن به هنر دوران ماد و سپس هخامنشی ،چون دیگر اقوام ساکن فلات نقش موثری را بر عهده داشته اند . دولت اورارتو ، در آغاز دهه آخر قرن هفتم پیش از میلاد به اطاعت اتحادیه مادها در آمد .

مانایی ها

مانایی ها از اقوام صاحب نام و نشانی بودند که در ناحیه ماد آتروپاتن یا آذربایجان کنونی، در سده های نخستین هزاره اول پیش از میلاد تا زمانی که جزیی از دولت بزرگ ماد گردیدند، از جمله دولتهای منطقه ای به شمار می رفتند. ویژگیهای قومی جامعه مانایی را چنین دانسته اند : مقارن هزاره نخست ، مخلوطی از طوایف مهاجر و بومی – قفقازی و آریایی – به نام مانای در نواحی جنوب شرقی دریاچه اورمیه تا حدود جنوب غربی خزر ، به خصوص بین حدود مراغه تا بوکان و سقز امروزی سکونت داشتند .
بیشتر پژوهشگران برآنند که مانایی ها شامل اتحادای از طوایف منطقه بودند و خود از گذشته جزئی از سازمانهای حکومتی لولوبی – گوتی را تشکیل می دادند . آنان با پیروزی بر دیگر اتحادیه های منطقه، دولت مانا را پایه گذاری کردند . آشوریها به طور بی امان ، در فرصتهای مختلف برای حمله و غارت ، به سرزمین مانا حمله می بردند و در هر یورش در پی ویرانگری خود ، جمعی را به اسارت می گرفتند که حضور صنعتگران و هنرمندان مانایی در میان آنان، غنیمتی گرانبها برای آشوریان به شمار می رفت. آنان از وجود این اسرا در کار رونق شهرهای آشور ، به ویژه نینوا بهره می جستند . میان مانایی ها و اورارتوها نیز با وجود پیوندهای بسیار نزدیک فرهنگی ، بر سر گسترش منطقه نفوذ سیاسی درگیریهایی وجود داشت .
مانایی ها ، هم از نظر اقتصادی ، هم از نظر آفرینش آثار هنری ، صاحب توان و رشد فرهنگی والایی بودند . به همین دلیل ، در زمان ایجاد حکومت قدرتمند ماد ، سرزمین مانا به اعتباری قلب و مهمترین کانون فرهنگ و تمدن امپراتوری را در بر گرفت .
مسلماً مانای پیشین ، مرکز اقتصادی و فرهنگی حکومت ماد بود . این ناحیه از دیگر نواحی ماد از لحاظ اقتصادی پررونق تر بود و در آن ، آبادترین کشتزارها و بیشه ها وجود داشت .
مبنای اقتصاد مانا را دامپروری و گله داری تشکیل می داد . مانایی ها در خلق آثار هنری ، در زمینه معماری و فلزکاری وسفالگری و به ویژه آثار تزیین طلا و آجرهای نقش دار ، از اعتبار و هنروالایی برخوردار بودند . تاکنون ، در سه محل با انجام کاوشهای باستان شناسی آثار با ارزشی که به نام مانایی شهرت دارد به دست آمده است . این سه محل ، عبارت اند از : زیویه ، حسنلو وقلایچی . قلعه زیویه در 54 کیلومتری جنوب شرقی سقز و در شمال روستایی به همین نام ، حسنلو در 9 کیلومتری شمال شرقی نقده و 12 کیلومتری جنوب غربی دریاچه اورومیه و قلایچی در حومه بوکان واقع شده اند.
آثار هنری پرارزش و مشهور به دست آمده در زیویه و حسنلو ، از نظر نشان دادن پیشرفتهای خیره کننده فرهنگ و تمدن فلات ایران در هزاره اول ق.م. دارای اهمیتی بنیادین هستند . کاوشهای انجام شده چند سال اخیر در قلایچی و به دست آمدن بنایی که به احتمال نیایشگاه مردم منطقه بوده است ، از نظر بیان ارزشهای هنر معماری ، از جمله کاربرد آجرهای نقش دار گوناگون، حکایت از تواناییهای آفرینش هنری ساکنان بخش غربی ایران در هزاره اول ق.م. دارد. در حقیقت ، این شیوه را از تمدن کهن تری در فلات، ( ایلامیان ) به ارث برده و آن را به اوج شکوفایی رسانده بودند .
دولت مانا دردهه نخست سده هفتم ق.م. جزئی از دولت بزرگ ماد به شمار می رفت . دو گروه دیگر یعنی سکاها و سیمری ها از نظر نژادی و زبانی ، با مادها از یک بن و ریشه بودند . در حال حاضر با توجه به اطلاعات کمی که در دست داریم ، غیر ممکن است بتوانیم مادی ها را از سکایی ها و سیمری ها جدا نماییم . زیرا فرهنگ و تمدن این اقوام کاملا" به هم بستگی داشته است . این عقیده را هر تسفلد پس از مطالعه نقوش برجسته تخت جمشید اظهار کرد و از آن دفاع نموده ، ولی امروزه ما با کمال اطمینان می توانیم آن را بیان کنیم .

 

شکل گیری پادشاهی ماد

از رهبر تشکیل دهنده اتحادیه طایفه های مادی ، با نامهای " دیااکو" ، " دیوک " و یا " دیاکو " یاد شده است . او با حمایت گسترده مردم منطقه، توفیق یافت تا از مجموعه سرزمینهای که بر هر یک رئیس و شاهکی حکومت می راند در فاصله 788 ق.م. و به اعتبار دیگر 767 تا 745 ق.م. در منطقه وسیعی که شامل ماد کوچک ، مرکزی و شرقی می شد، دولتی را پی ریزی کند که در قرن هفتم پیش از میلاد تا دو دهه آغازین قرن ششم ق.م. بزرگترین پادشاهی نیرومند زمان گردد.
مدت زمانی پس از شکست دیاکو از سارگن شاه آشور ، فرزند و جانشین او که نامش به گونه های مختلفی ، چون فرورتیش ، خشتریته ، کشتریتی وفرائورتس یاد شده است ، قدرت رهبری رابه دست گرفت ودر 3-672 ق.م. در برابر آشوریها به پا خاست . حدود دو دهه بعد ، بر اثر قدرت طلبی رهبران سکاهای آریایی در جهت کسب مقام رهبری اتحادیه و منطقه ، نزدیک یک ربع قرن ، یعنی 652 تا 585 ق.م. با توانمندی به ساماندهی حکومت و جذب دولتهای مختلف کوچک وبزرگ پرداخت که در واقع میتوان او را نقش آفرین دوران گسترش و شکل گیری پادشاهی ماد به شمار آورد . بنابر قول هرودوت، او طی نبردی سران سکاییان را به اطاعت وادار کرد ( در حدودسالهای 613 و 612 ق.م. ). دولت مانای تا قبل از 610ق.م. سلطنت کیاکسار را به رسمیت شناخت و خود جزئی از دولت ماد گردید . دولت اورارتو نیز در آغاز دهه آخر قرن هفتم ق.م. رهبری کیاکسار را پذیرفت و جزئی از کشور ماد گردید . هم در زمان هوخشتره ( کیاکسار )، سرزمین پارس به بخشی از سرزمینهای دولت بزرگ ماد ، تبدیل گردید و هوخشتره فرمانروایی پارس را بر عهده کمبوجیه پدر گوروش بزرگ واگذاشت. به اعتباری ، لوح سیمین " آریارمنه " در همین زمان به وسیله هوخشتره به هگمتانه – پایتخت مادها – انتقال یافت . همزمان با این رویدادهای مهم و فراهم آمدن موجبات شکل گیری دولت بزرگ ماد ، با پیوستن اتحادیه های طایفه أی و دولتهای کوچک و بزرگ مستقر در فلات ایران که از هبستگیهای فرهنگی دیرینه برخوردار بودند ، هوخشتره زمان را برای در هم شکستن حکومت متجاوز و خونریزآشور که طی چند قرن با یورشهای پی در پی ، به ویرانگری و کشتارهای وحشتناک در بخش وسیعی از فلات پرداخته بود ، مناسب دید . از مدتی پیش ، میان بابل و آشور درگیریهای صورت گرفته بود ، ولی بابلی ها کاری از پیش نبرده بودند . با توجه به تمامی زمینه ها ، کیاکسار نیروهای خود را با عبوراز گردنه های زاگرس به ایالت " آراپخای " بالاتر از نینوا ، رسانید و بعد از تسخیر شهر " طربیس " از دجله گذشت و تا شهر مشهور " آشور " پیش راند و آن را به تصرف در آورد . پس از آن ، بابلی ها دولت ماد را در آستانه در هم شکستن قطعی آشور دیدند ، بر اساس توافقهای پیشین ، به یاری مادها آمدند و با هم به محاصره " نینوا " پرداختند . در ماه اوت 612 پیش از میلاد ، نینوا سقوط کرد و به دوران حکومت خشن ترین قدرت زمان ، پایان داده شد.

سقوط نینوا و از میان برداشته شدن دولت آشور ، از جمله رویدادهایی است که مورد استقبال فراوان همه ساکنان سرزمینهای مجاور آن کشور که لطمه های بسیار از آن دیده بودند ، قرار گرفت .
کیاکسار برای آنکه بار دیگر آشور سربلند نکند ، بازمانده نیروهای آشوری را که به "حران " رفته بودند، در هم کوفت و در نتیجه سراسر بین النهرین شمالی و تمامی کشور آشور و از جمله ، ناحیه سیرو – مدی یا " سوریه – ماد " را به کشور ماد ملحق گردانید.
هوخشتره بعد از پیروزی درخشان برآشور ، به سوی غرب راند و با دولت لیدی (
Lydia ) مدت پنج سال به نبرد پرداخت . سرانجام ، بر اثر پادرمیانی بخت نصر پادشاه بابل میان دو دولت صلح برقرار گردیدو رود قزل ایرماق با " هالیس " به عنوان مرز دو کشور و به عبارتی ، غربی ترین مرز پادشاهی ماد تعیین شده . در این هنگام مادها از جنوب غربی با کشور بابل هم مرز بودند و از سوی شمال ، سراسر سرزمین " وان " یا ارمنستان جزئی از کشور ماد به شمار می رفت .
هرودوت ( در مجله یکم ، بند 104 ) یادآور شده است که " خاک ماد " با سرزمین " ساسپیریان " ( یعنی قبایل ایبری و گرجی ) هم مرز بود. در مورد سرزمین " کادوسیان " و " ماردان " یا گیلان و مازندران و نیز ایلام ، برخی از مورخان با شک و تردید سخن گفته اند، در حالی که در نوشته های کهن به پیوستگی آنها با ماد اشاره شده است . از جمله " کتزیاس " درباره کادوسی ها اشاره دارد که آنان تا کمی به پایان دوران دولت ماد ، جزیی از آن کشور بوده اند . در مورد ایلام نیز باید گفت که سرزمین مزبور ، دست کم بعد از سقوط قدرت آشور نمی توانسته است به صورت مستقل باقی مانده و جزیی از سرزمین ماد نشده باشد.
دیا کونوف در بحث مربوط به ساتراپهای دولت ماد در عهد آستیاک ( فرزند هوخشتره ) سرزمینهای زیر را نیز ، افزون بر آنچه گفته شده ، به عنوان ساتراپهایی از کشور ماد یاد می کند :
-    در نگیانا و کارمان و میکیان (شامل سیستان،  کرمان وبخشی از مکران وغرب افغانستان تا خط هرات – قندهار )
-    ناحیه " پاریکانیان و حبشیان آسیایی " یا مکران بلوچستان کنونی .
- پارت وهیرکانیه ، مسلما" ، آره یا وسغدیانا به احتمال ولی گمان نمی رود تماما، و خوارزم به ظن بسیار ضعیف .
هرودوت به تسخیر این سرزمینها توسط فرورتیش اشاره دارد . از این رو می توان به ظن قوی گفت که حدود ماد از طرف مشرق تا " باختر " وجیحون امتداد داشته است .

 

مبانی سیاسی – فرهنگی پایه گذاری دولت ماد

از بعد سیاسی ، یکی از عوامل عمده پیدایش اتحادیه ماد و سپس دولت و بالاخره تشکیل پادشاهی ماد را می توان در تجاوزگریهای ویرانگرانه آشور جستجو کرد. هرودوت ، اهمیت ویژه ای به جنبش ضد آشوری مردم ماد در حدود 672 ق.م. به رهبری " فرورتیش " داده و گفته است: مادها برای احراز آزادی ، مبارزه را آغاز و در این راه به قدری تلاش و سرسختی کردند که سرانجام توانستند یوغ قیادت آشور را براندازند و خود را آزاد و مستقل سازند .ر

 بسیاری از آثار تمدنی منسوب به دولتهایی که مدت زمانی در قالب پادشاهی ماد در کنار هم قرار گرفتند، از جمله آثار قلعه سازی و شهرسازی آنان ، بازتاب شرایط سیاسی – اجتماعی کمابیش یکسانی است که بر سراسر منطقه حاکم بوده است. تکیه بر جنبه های دفاعی قلعه ها و ایجاد " قلعه – شهرها " برای دفاع در برابر مهاجمان، از ویژگیهای عمده و همسان بیشتر جایگاههای شناخته شده، دست کم از نیمه هزاره دوم ق.م. به بعد است. شکل گیری دولت مقتدر پادشاهی ماد با شرکت دولتها و اتحادیه های طوایف خود مختار مستقر در قلمروهای معین بدون خونریزیها و ویرانگریهای شدید، حکایت از آن دارد که بجز رهبران اتحادیه ها و مقامهای سیاسی و حکومتی دولتها که به حفظ قدرت خود علاقه مند بودند، ساکنان آن سرزمینها از یک سو به دلیل پیوندهای فرهنگی با یکدیگر و از سوی دیگر ، به منظور پایان بخشیدن به درگیریهای پی در پی در منطقه ، به وحدت با هم تمایل داشتند و از ایجاد یک دولت ماد توانا با مشارکت خود ، استقبال می کردند . چنانکه جز در چند مورد کوچک ، از زمان تشکیل دولت بزرگ ماد تا پایان دوران هخامنشی ، دیگر شاهد خیزشهای تجزیه طلبانه در پادشاهی ماد و هخامنشی نیستیم . در آن شرایط ( زمان ادغام پادشاهیها و دولتهای کوچک و متوسط در دولت ماد ) عامه مردم به طور کلی از استقرار یک قدرت مرکزی توانمند هواداری می کردند . ر

 از نظر فرهنگی ، فرهنگ دوران مادی را می توان حاصل تکوین و تکامل فرهنگی دانست که از گذشته دور در بخش وسیعی از سرزمین فلات به نشو و نما پرداخت که نمودهای آن ، دست کم از هزاره سوم ق.م. تا دوران ماد ، در جای جای آن دیده می شود. به دلیل پیوند و همسانی میان نمودهای یکدیگر در ارتباط بوده و در جریان داد و ستدها و گاه برخوردها ، بر هم تاثیر گذارده و دیدگاههایشان به یکدیگر نزدیک و نزدیکتر گردیده است ، تا جایی که سرانجام مجموعه آفریده هایشان به صورت پیامی مشترک درآمده است . ر


ژرژکنتنو در برسیهای مربوط به ریشه نژادی ساکنان هزاره سوم ق.م. در منطقه غرب فلات بدین مطلب اشاره دارد که در" هزاره سوم پیش از میلاد ، از همان اراضی سرد آسیای مرکزی ، موج دیگری از مهاجران به راه افتاد که آنان را آریایی یا هند و ایرانی لقب داده اند ." ر

 ریچارد فرای در همین باره اظهار می دارد : دسته های از جنگاوران آریایی ( پیش از فرارسیدن گروههای عمده آریاها که در خاور نزدیک در هزاره دوم پیش از میلاد بنیان پادشاهی می گذاردند ) به این سرزمین راه یافته بودند . گویی که این پیشتازان آریایی در جمعیت بومی مغرب فلات و دشت بین النهرین مستحیل شدند تابعدها با فرارسیدن گروههای بزرگ ایرانیان ،این سرزمینها ایرانی شدندر


ذکر این نقل قولها، بدان جهت است که ذهن را متوجه جنبه های پیوستگی نژادی این مردم کرده باشیم .  باید توجه داشت که مربوط ساختن بررسی تمدن و فرهنگ ایران دوران ماد با بحث های مربوط به نژاد شناسی و زبان شناسی در پیوند با قوم ماد و دیگر اقوام منطقه، با توجه به اختلاف نظرها و دردست نبودن آگاهی های کافی ، گام نهادن در راهی سنگلاخ خواهد بود . بنابر این، اشاره به این دو نظریه ذکر شده فقط به این علت است تا یادآور شویم که عوامل همگن بسیاری از دیرگاه در این منطقه وسیع در کنارهم سبب شده است تا مردم بخشهای مختلف ، در کار آفرینش فرهنگ منطقه خویش ، از دیدی نزدیک و همسان با همسایگان خود برخوردار باشند. نتیجه آنکه مجموع این پاره فرهنگهای منطقه ای ، کلیتی یگانه رامی نمایاند. ر


نگاهی به جایگاههای باستان شناسی کاوش شده در آسیای مرکزی تا بخشهای شمال شرقی ، مرکزی و غرب ایران کنونی ، به گونه ای چشمگیر معرف پیوند فرهنگی میان عمده این جایگاهها از هزاره پنجم پیش از میلاد به بعد می باشند. یافته ها و بررسیهای مربوط به هزاره اول ق.م. در جایگاههایی چون "تخت قباد" در ساحل راست آمودریا حصار ، سیلک ، خوروین ، کلاردشت و املش ، ناحیه لرستان ، گودین تپه ، نوشیجان ، حسنلو ، زیویه، سقز، قلایچی ، و… به گونه ای روشن و گویا معرف آن است که فرهنگ معروف به تمدن مادی ، از آغاز هزاره اول ق.م. در تمامی این جایگاهها – باوجود فاصله زیاد از هم – با شباهتها و همسانیهای بسیار، شکل گرفته و روند تکامل ارزشمندی را پیموده است . " گیرشمن " در بحث شکل گیری تمدن مادی ، این چنین اظهار نظر می کند " هنر سیلک و بعد از آن ، هنر خوروین و حسنلو و املش و لرستان جزه لاینفک این فرهنگ و تمدن جدیدند " . وی همچنین درباره گنجینه جیحون که در ساحل آمودریا به دست آمده است، چنین می نویسد : " در اینجا ، هنر مادی موضوع اصلی نقوش مجالس است و نفوذ هنرهای مختلف ، روی آن پیوند شده است "

ویژگیهای دولت و تمدن ماد

از نظر نام و عنوان ، این درست است که شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی نپایید و جای خود رابه شاهنشاهی هخامنشی سپرده، ولی نکته بسیار مهم آنکه شاهنشاهی هخامنشی چیزی جزه تداوم دولت و تمدن مادی نبود . همان اقوام و همان مردم ، روندی راکه برگزیده بودند با پویایی و رشد بیشتر تداوم بخشیدند و در پهنه ای بسیار وسیع ، آن را تا پایه بزرگترین شاهنشاهی شناخته شده جهان، اعتبار بخشیدند.
عمده ترین ویژگی دولت ماد را می توان در توفیق ساماندهی و ایجاد دولتی بزرگ از مجموعه دولتها و اتحادیه های طایفه ای مستقلی دانست که با وجود همسانیها و نزدیکیها و پیوندهای چشمگیر فرهنگی ، تا آن زمان در یک واحد با هم پیوند سیاسی – سازمانی نیافته بودند . وجود جنگ قدرت میان دولتهای مزبور ، هیچ گاه به عنوان درگیری " دولت – ملت " های مختلف شناخته نشده و از تمامی آنها ، به عنوان دولتهای که هر یک بخشی از سرزمین ایران بزرگ و مردم آن را در بر داشته اند یاد شده است . بنابر این ، پایه گذاری دولت بزرگ ماد را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد .رویدادی که موجب گردید تا نخستین دولت بر پایه " وحدت ملی " اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی ، استقرار یابد . بر اساس چنان شرایطی بود که دولت ماد امکان آن را یافت تا در کار ایجاد سازمانی گسترده و دقیق و متکی بر نهادهای قدرتمند در زمینه های سیاسی – اقتصادی – نظامی توفیق یابد و با الهام از ساختار کل جامعه و باورهای مردم ، اصول و قوانین بسیاری برای ایجاد نظم و استقرار عدالت و تنظیم روابط اجتماعی در ابعاد مختلف ، پایه ریزی کند . آنچه دولت ماد پایه گذارد ، در سده های مختلف پس از آن نیز همچنان مورد قبول و پا بر جاماند. دیاکونوف با توجه به کتیبه داریوش اول در بیستون ، نشان می دهد که نه تنها سازمان دولتی ، بلکه سازمان اجتماعی پارس نیز تحت نفوذ شدید نظامات مادی ها بوده است . عمده ترین ویژگی دوران ماد را می توان به چگونگی فرهنگ و تمدن آن مربوط دانست . فرهنگ و تمدنی توانا و پویا و با هویت که تبلور سیر فرهنگی چند هزار ساله فلات را ، می توان در آن شاهد بود . فرهنگ و تمدنی منسجم و توانا که در عین در برگفتن تمامی پاره فرهنگهای منسوب به دولتهای مختلف مستقر در فلات – پیش از استقرار پادشاهی ماد – در مجموعه بیان کننده ساختار پیکری یگانه بود. و توانست تا پایان دوران هخامنشی ، به سیر خود ادامه دهد .

امپراتوری ایران به دست مادها بنیان‌گذاری شد و هخامنشی‌‌ها آن را به اوج شکوهش رساندند. گستره‌ی آن امپراتوری بیش‌تر سرزمین‌های خاورمیانه را شامل می‌شد و از ساحل غربی دریایی مدیترانه تا مرزهای هندوستان را در بر می‌گرفت.

مادها و هخامنشی‌ها از آریایی‌ها بودند که نیاکانشان از سرزمین‌های سرد شمال به ایران سرازیر شدند و در غرب و جنوب غرب فلات ایران ساکن شدند. آنان بخش مهمی از اندیشه‌های فرهنگی، نظامی و سیاسی خود را از ساکنان بومی ایران و تمدن‌هایی که پیرامون رودهای دجله و فرات تشکیل شده بود، گرفتند و با پرورش آن‌چه از دیگران گرفته بودند، یکی از درخشان‌ترین تمدن‌های عصر خود را به پایه‌گذاری کردند.

ده هزار سال تمدن

اقوام بومی ایران نخستین کسانی بودند که گندم و جو را شناختند، ابزار کشاورزی سنگی و مفرغی ساختند و جانوران را اهلی کردند. نخستین آثار سفالی در محل شهر باستانی سِیَلک، نزدیک کاشان، و بهترین ظرف های لعابی و سرامیک از تپه حصار دامغان به دست آمده است. نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار کمربند، نزدیک بهشهر، یافت شده است که به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. این یافته‌ها و شواهد دیگر، به خوبی نشان می‌دهند که ایران بیش از ده هزار سال پیشینه‌ی تمدن دارد.

ورود آریایی‌ها

آریایی‌ها حدود 5 هزار سال پیش در منطقه اوراسیا، نزدیک کوه‌های اورال بین آسیا و اروپا، زندگی می‌کردند و به علت سرد شدن هوا و طولانی بودن تاریکی شب مجبور شدند به مناطق گرم‌تر مهاجرت کنند. حدود 3 هزار سال پیش، دسته‌ای از آنان به اروپا، دسته‌ای به هندوستان و دسته‌ای به فلات ایران مهاجرت کرد. دسته اخیر از طریق خوارزم و قفقاز به سرزمینی وارد شدند که ابتدا ایریانا، سپس آریانا و اِران و سرانجام ایران نام گرفت.

سه قوم بزرگ

وقتی آریایی‌ها به فلات ایران وارد شدند، به سه شعبه تقسیم شدند. پارس‌ها در جنوب ایران و استان کنونی فارس و بخشی از ایلام ساکن شدند؛ هخامنشی‌ها و ساسانیان از این گروه بودند. مادها در غرب ایران به ویزه دامنه‌های الوند مستقر شدن و بعدها امپراتوری ماد را به وجود آوردند. پارت‌ها نیز به خراسان بزرگ وارد شدند؛ اشکانیان از این گروه بودند. بخشی از پارت‌ها به نام سکاها بین دریای خزر و دریاچه آرال ساکن شدند و بعدها مزاحمت‌هایی برای هخامنشی‌ها به وجود آوردند. مهاجمان آریایی که از تمدن بهره‌ی اندکی برده بودند، فرهنگ بومی ایران را کسب کردند و در مقابل جنگ آوری و دلاوری را به بومیان ایران آموختند.

دین آریایی‌ها

آریایی‌ها چون از سرزمین‌های سرد با شب های طولانی به ایران مهاجرت کرده بودند، به خورشید(مهر یا میترا) و هرچه که نورانی بود، احترام می‌گذاشتند. احترام به آتش نیز به خاطر گرمی بخشی و روشنی آن بود. مدتی پس از استقرار آریایی‌ها در ایران، پیامبری به نام زرتشت از میان آنان برخاست و ایرانیان به اهورامزدا، به معنای دانای بزرگ، معتقد شدند که در واقع خداوند یکتا بود. البته، آنان به فرشتگانی مانند آناهیتا( ناهید که فرشته‌ی آب بود و نیز مهر، میترا که فرشته‌ی خورشید بود)احترام می‌گذاشتند. دین زرتشت در زمان مادها و هخامنشی‌ها شکوفا شد و پیروان زیادی پیدا کرد.

نخستین امپراتوری

مادها نخستین امپراتوری ایران را به وجود آوردند و بیش از 150 سال بر نواحی غرب ایران از همدان تا آذربایجان و بخش هایی از بین النهرین حکومت کردند. آمادانا مرکز حکومت مادها بود که چندی بعد به هگمتانه، به معنی محل تجمع، مشهور شد. هگمتانه یادآور گرد هم‌آیی بزرگ مادها برای انتخاب دیااُکو به عنوان نخستین پادشاه ماد است. دیااُکو، که خود را داور می‌نامید، در سال 706 پیش از میلاد قبیله‌های ماد را علیه آشوریان متحد کرد و کوشید بر سلطه‌ی آنان بر مادها خاتمه دهد. این آرزو در حکومت هوَخشََتَرِه، فرزند دیااُکو، به حقیقت پیوست. مادها در سال 612 پیش از میلاد شهر نینوا، پایتخت آشور، را به کمک بابِلی ها تسخیر کردند و به سال‌ها ویرانگری و ستم بیش از اندازه آشوریان خاتمه دادند.

کوروش بزرگ

کوروش فرزند کمبوجیه از قوم پارس و ماندانا، دختر آزیدِهاگ پادشاه ماد، بود که بر اثر فشار بیش از اندازه مادها بر قوم پارس، به جنگ پدربزرگش رفت، او را شکست داد، هگمتانه را گرفت و سلسله‌ی هخامنشی را در سال 550 پیش از میلاد بنیان نهاد. چندی بعد، کِرِزوس، پادشاه لیدی، به تحریک یونانی‌ها بر ضد کوروش قیام کرد. از این رو، کوروش به آسیای صغیر لشکر کشید و سارد، پایتخت لیدی، را گرفت. پادشاه هخامنشی در سال 538 پیش از میلاد، بابل را فتح کرد و همه‌ی اسیران و بردگان را آزاد کرد و فرمان داد هیچ خانه‌ای ویران نشود، مال هیچ‌فردی چپاول نشود و همه آزاد باشند.

 

 

امپراتوری جهانی

داریوش اول، داریوش بزرگ، کارهای مهمی برای گسترش امپراتوری هخامنشی انجام داد. احداث راه شاهی و ایجاد چاپارخانه ارتباط ایالت‌ها (ساتراپ‌ها) را آسان کرد و ضرب سکه استاندارد و قانون‌های عادلانه برای دریافت مالیات باعث رونق تجارت شد. داریوش بازرسانی داشت که به ساتراپ‌ها فرستاده می‌شدند و به کار نیروهای دولتی نظارت می‌کردند. به علاوه، او مجموعه قوانینی وضع کرده بود که تا اندازه‌ای از قانون‌های مشهور حمورابی اقتباس شده بود. داریوش بزرگ به کمک فینیقی‌ها ارتش ایران را به کشتی‌های جنگی تجهیز کرد و برای نخستین بار ارتباط بین دریای سرخ و مدیترانه را از راه نیل برقرار کرد. در زمان او وسعت قلمرو ایران به بالاترین حد خود رسید.

پایان هخامنشیان

 در زمان داریوش برخوردهایی بین ایرانی‌ها و یونانی‌ها رخ داد. داریوش در جنگ اول کاری از پیش نبرد، در جنگ دوم ، نبرد مارتُن، شکست خورد و جنگ سوم را به علت شورشی در مصر نیمه کاره رها کرد. پس از او خشایارشاه توانست با تلاش بیش از دو میلیون مرد جنگی آتن را در نبرد ترومپِل فتح کند. اما داریوش سوم نتوانست در برابر هجوم لشکریان اسکندر مقاومت کند و در اثر خیانت یکی از سردارانش کشته شد و تخت جمشید در 331 پیش از میلاد به دست اسکندر افتاد و آن را به آتش کشید.

 

دستاوردهای تمدن هخامنشی

تمدنی که هخامنشی‌ها به وجود آوردند، دستاوردهای مهمی برای ایرانیان و ملت‌های دیگر داشت. در این‌جا به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم. درباره‌ی این تمدن و دستاوردهای آن در مقاله‌های تکمیلی بیش‌تر خواهید خواند.

نخستین پیمان‌نامه‌ی حقوق بشر

در سال 1878 میلادی استوانه‌ای از گل پخته از خرابه‌های بابل به دست آمد که فرمان‌های کوروش بزرگ درباره آزادی اسیران و آزار نرساندن به مردمان شهرهای فتح شده به خط و زبان بابلی روی آن نوشته شده بود. این استوانه به عنوان نخستین اعلامیه‌ی حقوق بشر در موزه بریتانیا، در انگلستان، نگهداری می‌شود.

 

 

قدیمی‌ترین فرش جهان

باستان شناسان شوروی سابق هنگام حفاری زیر یخ‌های منطقه پازیریک در مرز مغولستان ، فرشی به طول دو متر و عرض یک متر و نیم کشف کردند که نقش های مرسوم در کتیبه های هخامنشی در آن دیده می شود. این فرش را ، که نشان‌دهنده پیشرفت هنر و فن نساجی و فرش بافی در دوران هخامنشی است، سکاها از ایران غارت کرده و به جنوب روسیه برده بودند.

نخستین پست جهان

به دستور داریوش بزرگ جاده معروف به جاده‌ی شاهی برای آسان کردن ارتباط بیت 25 ایالت امپراتوری بزرگ هخامنشی بین شوش و سارد احداث شد. این جاده ،که شرق و غرب امپراتوری را به هم پیوند می زد، 2500 کیلومتر طول و 111 ایستگاه(چاپارخانه) داشت. در هر ایستگاه چابک سواران ماهر بر گرده‌ی اسب‌ها‌ی تندرو در انتظار رسیدن پیک شاهی بودند تا بی‌درنگ پیام را بگیرند و به چاپارخانه بعدی برسانند. به نوشته هرودوت، مورخ یونانی، چاپارها این مسیر را طی ده روز می‌پیمودند.

چکیده معماری جهان

ساختمان تخت جمشید به دستور داریوش بزرگ آغاز شد و پادشاهان بعدی هر کدام قسمتی به آن افزودند. در ساختمان این بنا از کار بی‌مزد بردگان استفاده نشد. مزد کارگران و مهندسانی که از سراسر جهان برای ساختن این بنا دعوت شده بودند، در لوح‌های کشف شده از تخت جمشید نوشته شده است. این بنا نشانه عظمت و پیشرفت فنی و هنری هخامنشیان است.

مختصر و مفید

•   مادها اسب های زیبا و خوش اندامی پرورش می‌دادند و به یونانی ها می‌فروختند. یونجه، که خوراک اسب و جانوران اهلی دیگر بود، در زمان داریوش بزرگ از ایران به اروپا برده شد.

•  به اسب در زبان عربی فَرَس گفته می شود که به معنای" از فارس آمده" است و مشخص می‌کند اسب مشهور عربی، ریشه‌ی ایرانی دارد.

  مادها باغ های باصفایی در اطراف دره الوند ایجاد کرده بودند که به زبان پارسی باستان به آنها پر دیس می‌گفتند. این وازه به زبان یونانی راه یافت و به صورت پارادایز درآمد که به معنای بهشت است.

ارابه های مرگبار هخامنشی در محل محور چرخ خود دو تیغه داس مانند داشتند که هنگام جولان دادن ارابه‌رانان در میدان کارزار، پیکر سربازان دشمن را قطعه قطعه می‌کردند.

بانکداری مهم ترین نوآوری اقتصادی ایرانیان بود. بانکداری به صورت صندوق امانات و دادن وام آغاز شد و به تدریج به پشتوانه طرح‌های بزرگی مانند حفر قنات‌های طولانی تبدیل شد.

هلو از طریق ایران به روم و از آن جا به سراسر اروپا برده شد. در فرهنگ انگلیسی وازه Pech به عنوان هلو آمده است که از وازه‌ی Persia به معنای فارس گرفته شده است.

در بیشتر نوشته هایی که از دوران هخامنشی برجای مانده است، ایرانیان از دو صفت دروغگویی و قرض کردن منع شده اند. ایرانیان دروغ را بدترین گناه می دانستند و به این جهت از قرض گرفتن واهمه داشتند که مبادا به خاطر بدهکاری دروغ بگویند.

آریوبرزَن سردار شجاع ایرانی و سربازان دلیرش در محل بند فارس، در کوه‌‌کیلویه، به پیشواز سپاهیان اسکندر رفتند و تا آخرین قطره خون با آنان جنگیدند و در راه میهن جان باختند.

 

 

مهم ترین رویدادهای ایران باستان

 

 حدود 1000-1100 پیش از میلاد، چادرنشینان آریایی، نیاکان مادها و پارسیان، به سوی ایران سرازیر شدند.

 حدود 885 پیش از میلاد، آشوریان به سرعت بر بیشتر خاور نزدیک مسلط شدند.

625 پیش از میلاد، هوخشتره بر تخت ما د جلوس کرد و به ساماندهی ارتش مشغول شد.

612 پیش از میلاد، مادها به کمک بابلی ها پایتخت آشور را فتح کردند.

599 پیش از میلاد، کوروش دوم، کوروش کبیر، به دنیا آمد.

558 پیش از میلاد، کوروش کبیر پادشاه پارس شد.

550 پیش از میلاد، کوروش بر امپراتوری ماد مسلط شد.

546 پیش از میلاد، کوروش پایتخت لیدی، سارد، را فتح کرد.

539 پیش از میلاد، ارتش کوروش بابل را تسخیر کرد.

525 پیش از میلاد، کمبوجیه دوم، فرزند کوروش، مصر را جزو قلمرو ایران کرد.

522 پیش از میلاد، فردی ادعا می‌کند پسر کوچک کوروش است، پسری که پیش‌تر کمبوجیه او را کشته بود. به زودی کمبوجیه با وضع مشکوک کشته می‌شود. پس از مدتی، نجیب‌زادگان ایرانی، غاصب را به قتل می‌رسانند و داریوش را به پادشاهی بر می‌گزینند.

512 پیش از میلاد، داریوش از تنگه بُسفُر عبور کرد و به اروپا وارد شد.

490 پیش از میلاد، سپاه ایران در دشت ماراتون از آتنی ها شکست خورد.

480 پیش از میلاد، خشایارشاه بر تنگه داردانل پل زد و آتن را فتح کرد.

334 پیش از میلاد، اسکندر از تنگه داردانل عبور می کند و به ایران یورش می‌برد.